در بحبوحه اوضاع و احوال نامساعد اقتصادي كشور و رشد لحظه اي و آني قيمت ها بويژه قيمت دلار ، سكه و لبنيات و در بلبشوي منازعات سياسي كشور و جنگ زرگري بين بخشهاي مختلف حاكميت سياسي يكدست و تك جناحي كشور و در حالي كه مجلسي كه قرار بود "عصاره فضايل ملت" و "قوه عاقله كشور" باشد بجاي استيضاح وزير اقتصاد و دارايي كه متولي اقتصاد كشور است به استيضاح وزير ورزش وجوانان مي پردازد آنهم نه بخاطر مشكلات "جوانان" بلكه بخاطر مشكلات ورزش حرفه اي و چند رئيس فدراسيون چند شغله ، خبر پيداشدن يك جوان 12 ساله در خرابه اي واقع در منطقه خواجه ربيع مشهد توسط برخي خبرگزاريها و سايت ها منتشر مي شود و مثل اخبار بسياري از حوادث فجايع ، جنايات و آسيب هاي اجتماعي موجود در كشور ، با بي توجهي مسئولين و متوليان امور مواجه مي شود.

طبق خبر منتشره«جسد مربوط به نوجوان 12 ساله اي بود كه بنابه گفته اهالي محل به "سنجد" معروف بود و از راه "گدايي" زندگي مي كرده است . مقداري البسه كه داخل پارچه اي پيچيده شده بود، به همراه حدود 40 هزار تومان سكه و اسكناس در حالي كنار جسد پيدا شد كه آلات و ادوات استعمال مواد مخدر صنعتي نيز در اطراف جسد قرارداشت. بررسيهاي بيشتر بيانگر آن بود كه نوجوان مذكور در محل ديگري جان باخته و آثار خراشيدگي روي بدن متوفي وجود داشت و لبهايش نيز كبودشده بود و فرد يا افرادي جسد او را در محل كشف رها كرده اند.»

در چنين شرايطي، انسان به ياد مولاي عدالت علي (ع) مي افتد كه مي فرمايد "رواست كه مرد مسلمان بخاطر دزديدن خلخال پاي زن يهودي در حكومت اسلامي ، طلب مرگ كند" و اين پرسش به ذهن متبادر مي شود كه آيا مرد مسلماني در اين ديار نيست كه از شنيدن و خواندن اين اخبار احساس شرمندگي كند؟ آيا اين هلوكاست اجتماعي و مثله شدن نسل سوخته امروز در آسيب هاي اجتماعي، ارزش توجه نظام را ندارد ؟ آيا چراغي كه در خانه رواست در مسجد حرام نيست و نبايستي در كنار توجه به مشكلات جهاني ،‌ نيم نگاهي نيز به مردم اين مرز و بوم داشت؟

كسي نيست سوال كند، يارانه اين جوان چگونه هدفمند شده و در حال حاضر 45500 تومان ماهانه او را چه كساني مي خورند؟ جولان پورشه هاي يك ميلياردتوماني در خيابانهاي شهر نماد و نمود كدام عدالت اجتماعي است؟

نص صريح قرآن است كه "كشتن ناحق يك انسان ، به مثابه كشتن يك جامعه است" و بدين اعتبار با تورقي در صفحه هاي حوادث روزنامه ها و سايت ها مي بينيم كه روزانه چندين هلوكاست و نسل كشي در اين كشور اتفاق مي افتد و خم به ابروي كسي نمي آيد؟ تا كي صدا و سيما مي خواهد و مي تواند با سيلي صورت مردم را سرخ نگهدارد و آيا كتمان فجايعي كه در زير پوست شهرها اتفاق مي افتد و پاك كردن صورت مساله توسط صدا و سيما ، باعث حل مساله مي شود ؟ آيا سرگرم كردن مردم با عزل و نصب ها ، سوال و استيضاح هاي بي بو و خاصيت و جنگ زرگري بين اجزاء و عناصر جناح سياسي يكدست حاكم تا كي ميتواند مردم را از واقعيت هايي كه در كوچه و خيابان مي بينند ، دور سازد؟

پيامبر اكرم (ص) همزمان با اولين اقدام خود در ساختن مسجد مدينه و در جوار آن "صفه" راساختند و بعنوان وظيفه حاكم اسلامي"لباس ، خوراك و سرپناه" تمامي افراد بي خانمان و نيازمند مدينه را تضمين نمودند. ترجمان "صفه" در جهان امروزين كه غربي ها سالهاست آنرا براي مردم خود فراهم كرده اند مي شود "گرمخانه" و آيا منابع عظيم حاصل از انفال (نفت، گاز، معادن و ...)، مالياتها ، عوارض، تعرفه ها و بودجه ها و اعتبارات عمومي حوزه رفاه و تامين اجتماعي و منابع عظيم در اختيار بنيادها و نهادهايي نظير كميته امداد امام خميني (ره) ، بنياد مستضعفان ، بنياد پانزده خرداد ، بنياد علوي، ستاد اجرايي فرمان امام (ره) و بويژه آستان قدس رضوي كفاف ساخت يك گرمخانه براي اينكه كودكان خياباني مشهد نظير "سنجد" را در خودجاي داده و تحت حمايت قرار دهد، نمي كرد؟

صرفنظر از آموزه هاي ديني و ملي ايران در لزوم توجه حاكميت به نيازمندان و اعلاميه جهاني حقوق بشر چه كسي پاسخگوي مغفول ماندن اصل 29 و بندهاي 2 و 4 اصل 21 قانون اساسي و بند "د" ماده 3 قانون نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي و بند "الف" ماده 3 آئين نامه چتر ايمني رفاه اجتماعي مصوب 22/3/1384 هيئت وزيران است؟ آيا وزارت تعاون، كار و تامين اجتماعي از مجموع قانون نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي فقط سازمان تامين اجتماعي و آنهم شركت سرمايه گذاري تامين اجتماعي آنرا مي شناسد؟

بهر تقدير بنظر مي رسد شرايط نامساعد فاجعه بار اقتصادي ، اجتماعي و سياسي كشور و رشد فزاينده شاخصهاي فقر و فلاكت (مجموع نرخ بيكاري و تورم) و روند روبه تزايد آسيب هاي اجتماعي (بيكاري ، اعتياد ، قتل، طلاق ، بي خانماني و حاشيه نشيني و ...) و ... دارد، منجر به يك "هلوكاست اجتماعي" شده و دارد "سونامي فقر و آسيب هاي اجتماعي" دارد،گريبانگير جامعه ميكند و سرخ نگهداشتن صورت جامعه و مردم توسط صدا و سيما ديگر اثري نداشته و اين دمل هاي چركين از زير پوست شهر در حال سربردرآوردن است.

و نهايت اينكه  جا دارد صدا و سيما و متوليان امر، همانطور كه مترصد اخبار"حلب" هستند ،‌ نيم نگاهي هم به اخبار "حلبي آبادها" داشته باشند. البته اگر تيرگي شيشه هاي دودي ماشين هاي زرهي (ضدگلوله) بگذارد.