در دیباچه اشاره ای داشتم به بحث "سندرم سابقه"واینکه در سیستم های اداری افرادی هستندکه صرفا سابقه کار یا سنوات خدمت را ملاک می دانندوتشبیهی داشتم بین این قبیل افراد وکفار قریش که برای اثبات برتری خود و دین خود(بت...)به مقایسه تعداد قبور مردگان مبادرت می کردند.قران در سوره تکاثر می فرماید "الهکم التکاثر حتی زرتکم مقابر..."این تشبیه سالها قبل به ذهنم رسیده بود ولیکن چون آنموقع سابقه ام کم بودبا خود گفتم طرح این موضوع از سوی فردی که سابقه کاری زیادی ندارد    خوشایند نباشد.فلذا از انتشار مقاله ام منصرف شدم اما اکنون که خود نیز سابقه کاری ام به نیمه رسیده و وارد شانزده سالگی می شود طرح این موضوع میتواند بهتر صورت گیرد.باری حکایت اینست که در نظام اداری منسوخ وبیمار ایران که نظامات ارزشیابی وشایسته گزینی مطلوب نداریم وسیستم وقت مزذی حاکم است واز سیستم کار مزدی خبری نیست برخی افراد صرفا به اتکای سوابق خدمتی (فارغ از اینکه این سوابق مفید بوده یا خیر)خود را محق به دریافتی بالاتر وانتصاب به مناصب بالاتر می دانند.واز همه بدتروفاجعه بارتر اینکه این افراد به اعتبار همین سابقه خود را در مباحث کارشناسی وبرای تصمیم سازی وتصمیم گیری همیشه بر حق می انگارند.واصلا به ادله افراد دیگر توجهی ندارند وبه صرف اینکه سابقه افراد موصوف از آنها کمتر است سخن آنان را برنمی تابند.البته روی سخن اینجانب با افرادیکه سابقه مفید وموثر اداری داشته وهمواره علم ومهارت گذشته خود را روزآمد نموده وبه ارتقاء دانش خود همت می گمارند ،نیست.چه آنکه اگر تجربه با علم روز بیامیزد اکسیری شکل می گیرد که بسیار مغتنم وتحول آفرین است.ولی اگرچون منی صرفا به گذشت عمر اداری ام دلخوش کنم وبرای بازآموزی ومهارت افزایی همت نکنم وازتطبیق خود با نیازهای عصری نظام اداری غافل بمانم مشابه همان افراد قریش خواهم شد که قبر های مردگان خویش را مایه برتری ومباهات خود در مقابل رسول اکرم(ص)می دانستند.مگر نه اینست که هر سال سابقه من دریک اداره در واقع یک سنگ قبر برمزار یکسال عمر من است که از دست داده ام.واگر نتوانسته ام از آن سال از عمر خوداستفاده مفید در خدمت رسانی،کسب مهارت روز ودرک وفهم علوم روز بنمایم باید در سوگ آن سال از عمر خویش بگریم نه اینکه آنرا وسیله تفاخر بر دیگران وملاک حقانیت سخنم قرار دهم.متاسفانه گاهی اوقات جلسات کارشناسی که بایستی محل تعاطی افکار وتضارب آرا باشد به محلی برای شمارش سوابق خدمت مبدل می شود واز استدلالات علمی خبری نیست واین فضا باعث منکوب شدن خلاقیت ها ونوآوری هاست ونمی گذارد که برکات ومنشات مباحثات علمی در توسعه وتعالی سازمانها بکار گرفته شود.