تأمیناجتماعی ۱۴۳۰، فراتر از آیندهپژوهی سنتی
تأمیناجتماعی ۱۴۳۰، فراتر از آیندهپژوهی سنتی
طرح تدوین «سند چشمانداز تأمیناجتماعی نوین ۱۴۳۰» موسوم به طرح ۱۲، یکی از کلیدیترین برنامههای تحول در دوره جدید مدیریت سازمان تأمیناجتماعی است که با انتخاب دکتر علی حیدری، اندیشمند نامآشنای حوزه سیاستگذاری اجتماعی و مشاور عالی مدیرعامل سازمان، از اواخر سال ۱۴۰۳ آغاز شد. حیدری که تجربهای طولانی در مدیریت کلان رفاه اجتماعی، عضویت در هیأتمدیره سازمان، و همکاریهای فرادستگاهی با نهادهایی چون مجمع تشخیص مصلحت نظام دارد، مأمور تدوین سندی شده که آیندهای نوین برای سازمان ترسیم میکند. در اسفندماه ۱۴۰۳، دبیرخانه مرکزی طرح تشکیل و در اردیبهشتماه، فراخوان ملی برای جلب مشارکت نخبگان سازمان منتشر شد؛ اقدامی که با استقبال چشمگیر همراه بود. گفتوگوی پیشرو با دکتر حیدری، دریچهای بهسوی ابعاد نظری و عملی این طرح تحولآفرین میگشاید
چرا تدوین چشمانداز تأمیناجتماعی نوین ۱۴۳۰ در دستور کار سازمان قرار گرفت و چه ضرورتی برای آغاز طرح ۱۲ احساس شد؟
طرح چشمانداز تأمیناجتماعی نوین ۱۴۳۰ بر پایه رویکرد مشارکتجویانه، همآموزی و همآفرینی میان ذینفعان، کارشناسان و صاحبنظران این حوزه طراحی شده و از جمله محورهای کلیدی بیستگانه تحول در دوره جدید مدیریت سازمان است. این طرح پاسخی راهبردی به نیازهای فزاینده برای ترسیم مسیر آینده سازمانی است که مأموریت اصلی آن، ارائه خدمات بیمهای و درمانی باکیفیت به جامعه هدف است.
در میان طرحهای تحولی، سند چشمانداز جایگاهی متمایز دارد؛ چرا که فراهم آوردن چارچوبی بلندمدت برای برنامهریزی، تصمیمسازی و تخصیص منابع را ممکن میسازد. از اینرو، سازمان تأمیناجتماعی نیازمند سندی بود که با تکیه بر اسناد بالادستی نظام و در انطباق با سیاستهای کلی رفاه و تأمیناجتماعی، جهتگیری آتی خود را با دقت ترسیم کند
فراتر از ضرورتهای ساختاری، واقعیتهای بیرونی نیز تدوین این سند را اجتنابناپذیر کرده است. از جمله، تحولات شتابناک در عرصههای اقتصادی، فناوری، سیاستگذاری اجتماعی و سبکهای زندگی، تأثیرات گستردهای بر عملکرد و پایداری نهادهای بیمهگر اجتماعی دارد. رصد روندهای بینالمللی و ابرروندهای منطقهای به روشنی نشان میدهد که آیندهپژوهی و آمادگی برای مواجهه با پیامدهای این تحولات برای نهادهایی مانند سازمان تأمیناجتماعی ضرورتی حیاتی است
سازمانهای بیمهگر اجتماعی بهطور ذاتی نهادهایی آیندهنگرند. نقش اصلی آنان، تضمین آیندهای مطمئن برای ذینفعان و کاستن از نااطمینانیها و مخاطرات زندگی شهروندان است. تحقق این هدف بدون آمادگی نهادی برای مواجهه با آینده ممکن نیست. از اینرو، مفهوم «آیندهآمایی» به عنوان یکی از ارکان اصلی مأموریت طرح ۱۲ در دستور کار قرار گرفت
نمونه روشن این ضرورت را میتوان در تجربه پساکرونا مشاهده کرد. همهگیری کرونا موجب گسترش اقتصاد کمتماس و شکلگیری الگوهای جدیدی در خرید، توزیع و مصرف شد. این دگرگونیها مستقیماً بر منابع بیمهای، مدلهای درآمدی و راهبردهای سازمانهای اجتماعی اثرگذار است. مواجهه با چنین تحولات بنیادینی نیازمند چشمانداز دقیق، تحلیل روندها و انطباق سیاستها با شرایط نوظهور است
طرح چشمانداز ۱۴۳۰، تلاش دارد چنین چارچوبی را برای سازمان فراهم سازد؛ سندی که همزمان با بهرهگیری از تجارب گذشته و نگاه به تحولات آینده، تأمیناجتماعی را برای ایفای مسئولیتهای خطیر خود در دهههای آینده آماده میسازد
منظور از «آیندهآمایی» که شما در این گفتوگو به کار میبرید چیست و چه تفاوتی با مفاهیمی مانند آیندهپژوهی یا آیندهنگری دارد؟
آیندهآمایی رویکردی فراتر از مفاهیم شناختهشده آیندهنگری، آیندهاندیشی و آیندهپژوهی است. این واژه علاوه بر جنبه مطالعاتی و تفکری، جنبهای عملی و برنامهریزی دارد. در این رویکرد، آینده نهتنها تحلیل میشود، بلکه به طور فعال و هوشمندانه ساخته میشود. ما باید تمام توان خود را به کار گیریم تا آینده «مطلوب» سازمان را بسازیم و در عین حال، برای مواجهه با آیندههای محتمل و چالشهای ناگزیر آماده باشیم
از آنجا که سازمان تأمیناجتماعی تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند تحولات جمعیتی، اقتصاد کلان، سیاستهای داخلی و بینالمللی قرار دارد، لازم است که امروز درباره آینده آن فکر و ارزیابی کنیم. نمونهای از ضرورت این رویکرد، آمادگی سازمان در مقابله با پیامدهای جنگ ۱۲ روزه است؛ اگر پیشتر برای چنین شرایطی برنامهریزی لبهای و سنجیدهای انجام شده بود، میتوانستیم به شکل حرفهایتر و منسجمتر پاسخ دهیم و آسیبها نیز کمتر باشد
عصر حاضر شاهد تحولات شگرفی است: فناوریهای نوین، بحرانهای زیستمحیطی و تغییرات سریع در عرصههای اقتصادی و اجتماعی. در چنین شرایطی، رویکردهای سنتی برنامهریزی بلندمدت و آیندهپژوهی، که بیشتر واکنشی و تحلیلی هستند، دیگر پاسخگوی پیچیدگیها نیستند. آیندهآمایی، پارادایمی نوین است که دو رویکرد فعالانه ساختن آینده مطلوب و واکنشی آمادهسازی برای آیندههای محتمل را در هم میآمیزد و چارچوبی جامع برای مواجهه با آینده فراهم میآورد
بررسی تجربه جهانی سازمانهای تأمیناجتماعی نشان میدهد که ابرروندهای جهانی، اقتصادهای نوظهور و فناوریهای پیشرفته، مانند گجتهای پوشیدنی برای توانبخشی، پرینترهای زیستی، فناوری بلاکچین و بازارهای مالی نوین به شکل فزایندهای بر عملکرد و خدمات این نهادها اثر میگذارند. بهرهگیری هوشمندانه از این فناوریها میتواند کارآمدی و رضایت ذینفعان را افزایش دهد
از سوی دیگر، باید متناسب با تحولات کسبوکارهای نوپا، بازمهندسی فرایندها، تدوین قوانین نوین و ایجاد صندوقهای مکمل و مازاد، تحولات جدی در ساختار بیمهای سازمان تأمیناجتماعی رقم خورد تا پاسخگوی نیازهای نوظهور باشد
پدیدهای نوظهور که مستلزم توجه ویژه است، شکلگیری طبقه جدیدی از شاغلان با عنوان فریلنسرها و دورکاران است که خارج از چارچوبهای سنتی و قوانین قدیمی کار و تأمیناجتماعی فعالیت میکنند. این گروهها، با گسترش فضای مجازی و اینترنت، به سرعت در حال توسعهاند، اما به دلیل قدیمی بودن ساختارهای نظارتی، امکان رصد و حمایت دقیق آنها وجود ندارد. روشهای سنتی مانند بازرسی حضوری و نظارت چشمی پاسخگوی این شرایط نیست؛ بنابراین ما نیازمند استفاده از فناوریهای دیجیتال و هوشمند هستیم
فناوریهایی چون هوش مصنوعی، تلفیق هوش انسانی و ماشینی، رباتیک و چاپ سهبعدی اعضای بدن، پیشرفتهایی هستند که امروز بخشی از واقعیت به شمار میروند و نهادهای حاکمیتی و سازمانها؛ بهویژه تأمیناجتماعی باید خود را برای این تغییرات گسترده آماده کنند. ایران نیز باید قوانین کار، بیمه و نظارت بر مشاغل نوظهور را بازنگری کند تا همگام با اقتصاد دیجیتال جهانی حرکت کند
موضوع مهم دیگر، ضرورت تدوین اسناد چشمانداز سازمان است؛ به ویژه با پایان یافتن سند چشمانداز کلان کشور ۱۴۰۴ که از سال ۱۳۸۲ تصویب شده بود و در سالهای آینده سند جدیدی برای کشور تدوین خواهد شد. طبیعی است که سازمان تأمیناجتماعی باید همزمان یا پیش از آن، مطالعات و مقدمات سند چشمانداز خود را فراهم آورد تا جایگاه و الزامات خود را در این اسناد بالادستی تثبیت کند و از حقوق و مسئولیتهای خود در حوزه رفاه و تأمیناجتماعی دفاع نماید
بدین ترتیب، سازمان ابتدا باید چشمانداز خود را تدوین کند تا بتواند آن را در اسناد کلانتر کشور وارد نماید. بر همین اساس، به دستور مدیرعامل محترم، اقدامات عملیاتی برای تدوین سند چشمانداز تأمیناجتماعی نوین ۱۴۳۰ آغاز شده و این سند به عنوان راهنمای راهبردی برای دهههای آینده نقش خواهد داشت
معمولاً در تدوین اسناد بالادستی چشمانداز، از بدنههای تخصصی و نخبگانی نیز دعوت به مشارکت میشود که توان ارزیابیهای بلندمدت و رصد روندهای کلان را دارند. اما در اردیبهشت امسال، دبیرخانه طرح چشمانداز تأمیناجتماعی فراخوانی عمومی و بدون محدودیت برای تمام کارکنان سازمان منتشر کرد. آیا این رویکرد، مسیر مأموریتی طرح را منحرف نمیکند؟ هدف و فلسفه این تصمیم چیست؟ همچنین با توجه به تجربههای گذشته و عدم تحقق بسیاری از اهداف اسناد چشماندازی در کشور، و تغییرات سریع فناوری که حتی برنامههای کوتاهمدت را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، شما چگونه به کارکرد مؤثر چنین اسنادی باور دارید؟
پاسخ به این دو پرسش را در نگرش کلان خود به فرایند تدوین اسناد چشمانداز میجویم. نقد رایجی که نسبت به برنامهریزیهای بلندمدت در ایران وجود دارد، عدم تحقق اهداف و کنار رفتن این اسناد در برابر فشارها و شرایط بیرونی است. البته ما نیز به این واقعیت آگاهیم، اما در مورد سند چشمانداز تأمیناجتماعی نوین ۱۴۳۰، رویکردی متفاوت اتخاذ کردهایم
ما در پی ایجاد یک «منظومه» یا «سپهر» چشماندازی هستیم؛ نه صرفاً تولید یک سند چند صفحهای. بر این اساس، فرایند تدوین را در سه افق زمانی تعریف کردهایم: پیشاچشمانداز، خود چشمانداز و پساچشمانداز. این نگاه سازهانگارانه، فراتر از یک برنامهریزی سنتی است و هدف آن ایجاد فرهنگ و هویت مشترک در سازمان و جامعه ذینفعان است
تجارب موفق جهانی نیز نشان داده که «اجتماعیسازی» و «همگانیسازی» اسناد چشمانداز، کلید موفقیت آنهاست. وقتی مفاهیم این اسناد به مطالبه عمومی و فرهنگ سازمانی تبدیل شوند، تحقق اهداف امکانپذیرتر خواهد بود. به طور مثال در مالزی، رانندگان تاکسی جملاتی از سند چشمانداز کشور خود را به عنوان نمادی از مسئولیت فردی روی شیشه خودرویشان نصب میکنند؛ نشانهای از تعلق و مشارکت اجتماعی که به تحقق اهداف کمک میکند
در این چارچوب، انتشار فراخوان عمومی به منظور اطلاعرسانی و دعوت به «همآفرینی» با تمامی کارکنان سازمان بود. ما پیش از ورود به مشارکت با سایر ذینفعان، خواستیم بدنه سازمان بداند که قرار است طرحی فراگیر آغاز شود و همه در شکلگیری آن سهیم باشند
نکته مهم دیگر، اهمیت بهرهگیری از گستره وسیعتری از دیدگاهها و تجربههاست. سازمان تأمیناجتماعی بیش از ۷۰ هزار نفر پرسنل متعهد و متخصص دارد که سالها در ارتباط مستقیم با بیش از ۵۰ میلیون خدمتگیرنده بودهاند؛ از کارگران و بیمهشدگان گرفته تا کارفرمایان و بازنشستگان. این افراد به واسطه درگیری روزانه با فرایندها و مشکلات سازمان، این توانایی را دارند تا نکات دقیق و ارزشمندی ارائه دهند که در محاسبات کلان ممکن است از آنها غفلت شود
من شخصاً تمامی بیش از ۹۰۰ فرم پاسخ به فراخوان دوره اول را مطالعه و تحلیل کردهام. نکات مطرحشده در تعیین اولویتهای آیندهآمایی و مسیر حرکت ما بسیار راهگشا بود
طرح چشمانداز، فرایندی مبتنی بر آیندهپژوهی هوشمندانه و استفاده از روشهای نوین مدیریتی شامل همآموزی و همآفرینی است. ما در تدوین آن، علاوه بر کارکنان، از نظرات صاحبنظران داخلی و خارجی نیز بهره خواهیم برد. تمرکز اصلی بر درسآموزی از تجربههای گذشته، تحلیل جامع شرایط کنونی و پیشبینی روندهای آینده در حوزه تأمیناجتماعی است
این رویکرد جمعی، به مراتب از مدلهای محدود و بسته مؤثرتر خواهد بود و این امر بزرگترین تضمین برای تحقق اهداف سند چشمانداز است
در نهایت، ما سند چشمانداز را نه یک هدف نهایی بلکه نقطه آغاز راهی میدانیم که به واسطه مشارکت و پایش مستمر، به روزرسانی و تعمیق مییابد و به هویتی پویا در سازمان و جامعه تبدیل خواهد شد
مایلم ارزیابی دقیقتری از نتایج حاصل از فراخوان دوره اول داشته باشم. آیا برآوردهای آماری خاصی از مشارکتکنندگان دارید؟ کیفیت مشارکت و ترکیب آنان چگونه بوده است؟
پس از اعلام فراخوان یکماهه که از ابتدای اردیبهشت آغاز شد و به علت محدودیت زمانی تدوین سند تا دیماه ۱۴۰۴ تمدید نگردید، ما تعداد ۹۱۰ فرم پاسخ دریافت کردیم. این پاسخها از طیف گستردهای از همکاران، از جمله شماری از بازنشستگان سازمان که با اطلاعرسانی در جریان فراخوان قرار گرفته بودند، به دست آمد.
پرسشنامه شامل ۱۰ سؤال تخصصی بود که موضوعاتی نظیر روند تحول سازمان، چالشها، فرصتها و مخاطرات آتی را بررسی میکرد و صرفاً یک نظرسنجی ساده با پاسخهای بله یا خیر نبود؛ بنابراین مشارکت این تعداد از افراد متخصص و متعهد، دستاوردی قابل توجه محسوب میشود
ترکیب کمی مشارکتکنندگان از حیث سن، سابقه خدمت، تحصیلات، رشته، وضعیت و عنوان شغلی، محل خدمت و حوزه تخصصی مورد بررسی قرار گرفت. سپس تحلیل کیفی و ارزیابی پاسخها آغاز و کاربرگی برای جمعبندی موضوعات تدوین شد. هدف ما استخراج نظام مسائل سازمان، آسیبشناسی دقیق و تحلیل روندهای کلان در حوزه فناوری، اقتصاد، علم و کسبوکار در سطوح ملی، منطقهای و جهانی است. مشارکتکنندگان همچنین اثر این روندها بر منابع و مصارف سازمان را ارزیابی و ایدههایی نو ارائه دادند
از نظر توزیع سنی، مشارکتکنندگان از زیر ۳۰ سال تا بیش از ۶۰ سال داشتیم. برخی تمایل نداشتند سن خود را اعلام کنند که دبیرخانه برای حفظ آزادی بیان و محرمانگی این اختیار را به آنان داد. این رویکرد سبب شد افراد با صراحت بیشتری نظرات و انتقادات خود را بیان کنند؛ هرچند ارتباط آینده دبیرخانه با این افراد ممکن است محدودتر باشد
در زمینه سابقه کاری نیز شرکتکنندگان از کمتر از پنج سال تا بیش از سی سال سابقه داشتند و شامل بازنشستگان نیز میشدند. نزدیک به ۴۸ درصد مشارکتکنندگان که سطح تحصیلات خود را اعلام کردند، کارشناسی ارشد، ۱۸ درصد کارشناسی و ۱۴ درصد دکترا بودند
رشتههای غالب شامل مدیریت، اقتصاد، امور مالی، پرستاری، علوم پزشکی، مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات بود. قابل توجه است که اکثر مشارکتکنندگان در حوزه تخصصی خود به اولویتها و تأثیرات آینده اشارههای مهمی داشتند
از لحاظ جایگاه شغلی، بدنه کارشناسی با حدود ۳۵ درصد بیشترین سهم مشارکت را داشت و شمار قابل توجهی از مدیران، معاونان، رؤسای شعب و گروههای پزشکی و درمانی نیز همراهی کردند
از نظر جغرافیایی، استان تهران با سهم ۱۵ درصد، اصفهان با ۸ درصد و خراسان رضوی با ۵ درصد بیشترین مشارکت را داشتند. پس از آن استانهای خوزستان، آذربایجان شرقی، کرمان، مازندران، مرکزی و گیلان به ترتیب سهم داشتند
در بررسی کیفی، پاسخها نشان داد شرکتکنندگان توجه ویژهای به تأثیر فناوریهای هوشمند و هوش مصنوعی بر آینده سازمان دارند و تمایل به بهرهگیری از فناوریهای نوین برای بهبود فرایندها و ارتقاء عملکرد سازمان وجود دارد. تحلیل کاملتر این دادهها در آینده اطلاعرسانی خواهد شد
روند ادامه کار چگونه خواهد بود؟ آیا فراخوان دیگری در پیش است؟ پیشتر به تشکیل شبکه نخبگانی و نقش برخی واحدها مانند معاونت فرهنگی، اجتماعی و امور استانها در جذب مشارکت شرکای اجتماعی و مؤسسه عالی پژوهش در دریافت پژوهشهای تخصصی اشاره کردید. وضعیت فعالیت این بخشها چگونه است؟
بر اساس ارزیابی پاسخهای دریافتی، تاکنون شبکهای متشکل از حدود ۲۸۰ نفر شناسایی شده که با توجه به کیفیت و جامعیت پاسخهایشان، به عنوان حلقهای مشخص در شبکه نخبگانی مجازی طرح عضویت یافتهاند. این شبکه در مرحله دوم فراخوان به صورت مقتضی، نظرات تفصیلی خود را در قالب تکمیل کاربرگ ماتریس اثرسنجی پدیدهها، روندها و ابرروندها ارائه خواهند داد. در مرحله سوم، از طریق تالارهای گفتگوی مجازی، نشستهای وبیناری و حضور در بوتکمپهای طراحی شده، تعمیق بیشتری درباره مفاهیم و مطالب گردآوری شده با آنان صورت میگیرد
مؤسسه عالی پژوهش نیز فراخوانی جهت دعوت از پژوهشگران منتشر کرده و چند گروه تاکنون ایدهها و مطالعات خود را ارسال کردهاند و قراردادهایی با آنها نیز منعقد شده است. یکی از این گروهها پیشنویس اولیه نتایج پژوهشهای تخصصی خود را نیز ارائه داده است. ما در این طرح به جای انجام مطالعات کاملاً نوین، بر فرامطالعات و فراتلخیص تأکید داریم؛ زیرا مجموعه مطالعات وسیعی پیشتر در مؤسسه عالی پژوهش، اداره کل بینالملل، شرکت مشاور مدیریت و خدمات ماشینی، مرکز فناوری اطلاعات، آمار و محاسبات، معاونت اقتصادی و سرمایهگذاری و همچنین مؤسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه انجام شده است. رویکرد ما، بازنگری و خلاصهسازی این مطالعات پیشین در قالب آیندهنگری و چشماندازپردازی است
هر یک از این واحدها موظف شدهاند بر اساس این رویکردها، فراتلخیصهای خود را در حوزههای بیمهای، درمان و سرمایهگذاری ارائه دهند تا سازمان بتواند بر مبنای آنها آیندهآمایی کند و برای تحولات پیش رو آماده باشد. اداره کل امور بینالملل نیز مطالعهای گسترده را آغاز کرده که اسناد اتحادیه بینالمللی تأمیناجتماعی، سازمان بینالمللی کار و تجارب موفق کشورهای مختلف در مواجهه با اقتصادهای نوظهور و فناوریهای نوین را به صورت تطبیقی بررسی میکند. این پژوهش چشماندازهای سازمانهای تأمیناجتماعی جهانی را تحلیل و برای ما در تدوین سند راهنما خواهد بود. مشارکت ذینفعان، بخش خصوصی و نهادهای مدنی (NGO ها) نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در مراحل پیش رو، از طریق برگزاری رویدادها و نشستهای تخصصی، نمایندگان تشکلهای ذینفع و شرکای اجتماعی؛ به ویژه نمایندگان کارگران، به مشارکت در تدوین چشمانداز فراخوانده خواهند شد. در فراخوان عمومی پیشین، امکان مشارکت برای کارکنان شاغل و بازنشسته و صاحبنظران دانشگاهی نیز فراهم شد، اما در ادامه مسیر، دامنه مشارکت به سایر شرکای اجتماعی گسترش خواهد یافت تا فرایند تدوین سند چشمانداز تأمیناجتماعی نوین ۱۴۳۰، گسترده، همگانی و اثرگذارتر باشد